کندو: هدفی در بی هدفی

شنبه، آذر ۱۵، ۱۳۹۳

دوحه

امروز سه‌ هفته شد که اومدم دوحه...تصمیم داشتم اینبار به روش "وقایه اتفاقیه" هر روز بنویسم که چه شده، ولی‌ ظاهراً فشار کار بیش از اندازه تحمل من بوده. کم کم دارم فکر می‌کنم برای این تیپ کار دارم پیر میشم. از روزی که اومدم، برنامه این بوده: ۵ صبح بیدار باش و رفتن به جیم...دویدن به مدت ۳۰ دقیقه و گوش کردن به پادکست‌های بلومبرگ و وال استریت جورنال...بالا ریش، دوش، لباس، لابی هتل صبحانه، راس ۶:۳۰ راننده میاد دنبالم. سر پروژه ساعت ۷ تا ۷:۳۰ بستگی به ترافیک داره...ساعت ۹ سر سایت تا ۱۱، از ۱۱ تا ۳ دفتر، ۳ تا ۵ سر سایت، ۵ تا ۷ دفتر...راننده میاد ساعت ۷، تا برسم هتل شده ۷:۳۰، دوش، شام، کتاب لالا!
نه انصافا به این بدی هم نیست...دو تا چلکبابی کشف کردم نزدیک هتل، و یک شعبه شاطر عباس که قیمه و قورمه سبزی مبسوطی داره. سینما هم رفتم دو سه بار...بد نیست سینماهاشون. خبر خوب اینه که هر شب فوتبال هست برای دیدن...خوب شد این چمدون کتاب رو به هزینه شرکت آوردم
!
خلاصه که ما اومدیم...بعد از پنج سال!
 

هیچ نظری موجود نیست :